امام زمان و هدایت مردمامام زمان (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) برای هدایت مردم در زمان غیبت کتابی تألیف نمیکنند؛ چون حضرت همیشه ناظر بر اوضاع بوده و هر جا نیازی باشد، از راههایی که خود صلاح میدانند، به هدایت امور میپردازند؛ چنانکه از آغاز زمان غیبت کبرا تاکنون جریان کارها به همین شکل بوده و هیچگاه آن حضرت مردم را به حال خود رها نکردهاند. و بدیهی است که پرداختن به هدایت انسانها، منحصر در نوشتن کتاب نیست. ۱ - عدم تألیف کتاب توسط امام زماناکنون ما در دوره "غیبت کبرا" به سر میبریم که دوران "نیابت عامه" است. به این معنا که در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقیهان و علمای بزرگ شیعه است، که دارای شرایط تعیینشده برای راهنمایی هستند و وظیفه و تکلیف مردم نیز اطاعت و پیروی از راهنماییهای آنان است؛ اما اینکه در این زمان امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) کتابی تألیف نمیکند تا مردم و علما بر آن رجوع کنند، میتواند علتهای زیادی داشته باشد از جمله: ۱.۱ - آمادگی نداشتن انسانغیبت آن حضرت به فرمان الهی و براساس مصلحتهایی است که در این امر وجود دارد؛ از جمله فلسفه غیبت، عدم آمادگی بشر بوده است، اگر بشر آمادگی برای پذیرش خود امام را نداشته باشد، آیا آمادگی برای پذیرش کتاب امام را خواهد داشت، مشکل بشر مشکل نبودن کتاب از ناحیه آن امام نیست، اگر بشریت آمادگی لازم را دارا بود، همین مقدار از دستورات قرآن و اهل بیت، که فعلا در دست ماست، کافی بود. (زیرا اسلام آخرین و کاملترین دین و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) خاتم پیامبران است. آنچه که لازم بوده بیان شود تا زمان رحلت آن حضرت از طریق وحی در قرآن مجید جمعآوری شده است و نیز هر آنچه لازم بوده در تبیین و تفسیر آیات و روشن ساختن معانی بلند بیان شود تا زمان غیبت کبرا امام زمان (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) توسط پیامبر (صلياللهعليهوآله) و ائمه (علیهمالسلام) از طریق روایات معصومین بیان شده است و در مسائل جدیدی که پیش میآید نیز حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) تکلیف مردم را بیان کرده و فرمودهاند: "در مورد رویدادهای زمان باید به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان میباشم؛ اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم. در این دوران به لحاظ اینکه همه موارد احکام فقهی را نمیشود مستقیماً از قرآن و سنت گرفت، اصول فقهی خاصی مقرر شده است، که فقیه جامع الشرایط با توجه به اصول القاشده از طرف امامان شیعه (عليهمالسلام) با تحلیل و استدلالهای عقلی در چهارچوب قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) احکام شرعی را به دست میآورند. بنابراین تکلیف همگان روشن است). ۱.۲ - کثرت مدعیان دروغینبا توجه به مصلحتی که برای غیبت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) وجود دارد و ویژگیهای زمان غیبت و عدم دسترسی همگان به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و...، اگر بنا بود کتابی در چنین شرایطی از طرف حضرت در این زمان نوشته شود، مدعیان داشتن چنین کتابی زیاد میشدند و مطالب خود را به آن حضرت نسبت میدادند و تشخیص حق از باطل بسیار مشکل میشد؛ همانگونه که امروزه مدعیان دروغین ارتباط و ملاقات با آن حضرت کم نیستند و باعث انحراف و سوء استفادههای بسیاری شدهاند. ۱.۳ - ارتباط امام با مردمغیبت امام زمان (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی رابطه آن حضرت با مردم قطع نشده است. در حدیثی از پیامبر (صلياللهعليهوآله) درباره دوره غیبت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آمده است: «غَیْرُ وَاحِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنِ الْفَزَارِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَارِثِ عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنِ ابْنِ ظَبْیَانَ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِعَنْ جَابِرٍ الْأَنْصَارِیِّ أَنَّهُ سَأَلَ النَّبِیَّ (صلياللهعليهوآله) هَلْ یَنْتَفِعُ الشِّیعَةُ بِالْقَائِمِ (عليهالسلام) فِی غَیْبَتِهِ فَقَالَ (صلياللهعليهوآله) إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ»؛ "ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است که دیده دیده نمیشود؛ اما مردم از وجود او بهرهمند میشوند". ۲ - نتیجهبنابراین آن حضرت همیشه ناظر اوضاع بوده و هر جا نیازی باشد، از راههایی که خود صلاح میدانند، به هدایت امور میپردازند؛ چنانکه از آغاز زمان غیبت کبرا تاکنون جریان کارها به همین شکل بوده و هیچگاه آن حضرت مردم را به حال خود رها نکردهاند. و بدیهی است که پرداختن به هدایت انسانها، منحصر در نوشتن کتاب نیست. ۳ - پانویس
۴ - منبعپایگاه اسلام کوئست. |